درباره واژه کوه قاف

کوه قاف
قاف: نام کوه قاف در کتب جغرافیای قدیم آورده شده است و یاقوت، جغرافی دان معروف نیز به صراحت نوشته است که پیش از این البرز را قاف می خواندند. مفسران در تفسیر آیه شریفه (ق و القرآن المجید) گفته اند که منظور از "ق" همان کوه قاف است و در وصف آن نوشته اند که زبرجد سبز است و سبزی آسمان از رنگ اوست و اصل و اساس همه کوههای زمین است و برخی گفته اند که فاصله این کوه تا آسمان به قدر قامت آدمی است، برخی نیز آسمان را بر آن منطبق می دانند و گروهی گمان کرده اند که در پس آن عوامل و خلایقی اند که تعداد آنرا جز خداوند تعالی، کسی نمی داند و آفتاب از این کوه طلوع و غروب می کند و آنرا قدما البرز نامیده اند. اشاره شده است که پیامبر (ص) در معراج خود آنرا می بیندکوه قاف یا البرز با اوصافی که درباره آن آمده است، کوهی اساطیری و مقدس است و در "منطق الطیر" عطار، جایگاه ملک مرغان یعنی سیمرغ، کوه قاف یا همان البرز است.کوه البرز همان کوه قاف است که بر کره زمین محیط است. حاصل کلام اینکه قاف که ممکن است با کوه البرز مرتبط باشد و اساطیر آن از اساطیر مربوط به البرز، سرچشمه گرفته باشد، اصل و اساس و پایه و مایه همه بلندیهای جهان و منزلگاه ایزد و مهر و فروغ و روشنی و صفا بوده است و در قرآن کریم مظهر قدرت و قدوسیت گردیده. صوفیان هم که همیشه اینگونه امور را با تعبیرات دلکش خود به صورت خاصی در می آورند، قاف را سرزمین دل و سرزمین سیمرغ جان و حقیقت و راستی مطلق دانسته اند که همه سعی سالک صرف رسیدن به آن می شود. اما رسیدن به سرزمین مقصودها بدون زحمت و مشقت و گذشتن از عقبات - جمع عقبه راه دشوار کوهستانی - صعب سلوک ممکن نیستبا ما تا کوه قاف بالا بیائید

هیچ نظری موجود نیست: