۲۰ مرداد ۱۳۸۷

صاحبان المپیک

صاحبان المپیک
المپ نام کوهی است به ارتفاع 3000 متر در شمال یونان که قابل قیاس با کمتر کوه مرتفع و با عظمت دنیاست. این کوه جدا افتاده از رشته کوههای رفیع جهان چنان نقش عظیمی در ادبیات اساطیری یونان دارد و بواسطه رقابتهای المپیک به چنان شهرتی دست یافته که شاید حتی بجز اورست کمتر قله سربه فلک کشیده هیمالیا را بتوان یافت که به پای آن برسد.
در باور یونانیان باستان, عمده خدایان اساطیری در کوه المپ ماوی داشتند و زئوس, خدای خدایان از فراز این کوه مقدس بر زمین و آسمان فرمانروایی می کرد.
بر فراز این باورها, دیگر چه جای شگفتی است که معبد عظیم زئوس را در کوه المپ بنا نمودند و "فیدباس" بزرگترین پیکر تراش دوران باستان در آن مجسمه ای از زئوس که یکی از عجایب هفتگانه باستان به شمار میرفت را ایجاد نمود.
بدینسان کوه المپ و عبادتگاه شگفت انگیز آن تبدیل به قبله یونانیان باستان گشت تا گروه گروه زائران از هر سو به زیارت کوه مقدس بشتابند و خود را تبرک نمایند.
بنابراین قرنها پیش از آنکه بازیهای المپیک به وجود آید, کوه المپ میعادگاه قهرمانان یونان بوده و آنها در کنار پیکر تراشان, نقاشان, سخنوران, شاعران و بازیگران مجال میافتند ابراز وجود نمایند و قدرت بدن خود را در ستایش زئوس به نمایش بگذارند.


المپیک باستان
بازیهای المپیک در عصر باستان پا به عرصه وجود نهاد و نخستین دوره آن در سال 776 قبل از میلاد مسیح برگزار گردید.
به تصادف یا به عمد نگرشی هوشمندانه در گزینش مکان برگزاری بازیهای المپیک باستان به کار رفته و باید گفت دامنه کوه المپ که نام بازیها نیز از آن گرفته شده مناسبترین مکان برای برگزاری بازیهای المپیک به شمار می رفت:
- از دیدگاه اعتقادی؛ خدایان می توانستند به آسانی و از نزدیک ناظر مسابقات و حافظ قهرمانان باشند!
- از دیدگاه سیاسی؛ کوه المپ عبادتگاهی مقدس برای همه بوده و نمی توانست موجب برانگیخته شدن حس حسادت مردمان مناطق مختلف و اغلب در حال ستیز یونان باشد.
- از دیدگاه جغرافیایی؛ وجود دو رود بزرگ آلفوئوس و کلاوئوس در دشت بزرگ و سر سبز المپ می توانست پاسخ حضور هزاران میهمان مشتاق از سراسر یونان باشد.
علاوه بر این یونانیان زئوس را پیشکسوت همه ورزشکاران و قهرمانان می دانستند و به نقل از افسانه های اساطیری "زئوس بر سر تصاحب تخت فرمانروایی بر زمین و آسمان با کرونوس کشتی گرفت و چون بر او چیره شد, جشن پیروزی برپای داشت" و این جشن همان نخستین بذر بازیهای المپیک بوده که به دست زئوس بر زمین افشانده شده است.
مجموعه این ویژگیها و باورها موجب شد تا بازیهای المپیک نزد مردم یونان باستان قداستی تام یابد. به همین دلیل توانستند به شکلی, دیرپاترین آئین باستان را به مدت 1200 سال حفظ گردید.


حلقه های المپیک
تبدیل بازیهای المپیک به آئین و سنتی پیوسته با زندگی مردم تا بدانجا بود که یونانیان قدیم دارای گاهشماری 4 ساله شدند که ابتدای هر دوره با مسابقات المپیک آغاز می شد و شروع تقویم, سال 776 پیش از میلاد مسیح بود.
اما گزینش 4 ساله این بازیها نیز خود حکایتی جالب داشت, در واقع سیاره ناهید هر 4 سال یکبار ستاره 5 پر کاملی را رسم می نماید. پیشینیان چنان از دیدن این پدیده حیرت می کردند که ناهید و ستاره 5 پرش را تبدیل به نماد کمال و زیبایی و ویژگیهای تناوبی عشق شهوانی کردند و برای سپاس از جادوی ناهید, دوره 4 ساله اش را برای دوره های المپیک انتخاب نمودند. برگزاری بازیها نیز به تبعیت از همان دوره 4 ساله چرخشی ناهید تثبیت شد, و البته نشان رسمی بازیها را هم بر اساس همان ستاره 5 پر انتخاب کردند که در زمان آغاز بازیهای المپیک به پنج حلقه در هم تنیده تبدیل شد تا نظم و انسجام بازیها را بهتر نماید.
اما آغاز هر دوره بازیها در اوایل تابستان و از فردای شبی بود که قرص تمام ماه در آسمان ظاهر می شد. قهرمانان که از سالها قبل خود را برای بازیها آماده کرده بودند, از چند روز مانده به شروع مسابقات در پای کوه المپ خیمه می زند و خود را برای جشن بزرگ مهیا می ساختند.
اما کوه المپ در این دوران تنها نماد زندگی و مبارزه نبود بلکه مکانی بود برای مجازات بردگان و زنانی که حق شرکت و حتی تماشای مسابقات را نداشتند.
ایشان اگر هنگام برگزاری بازیها در نزدیگیهای کوه المپ دیده می شدند به مجازات هولناکی که عبارت از پائین افکندن از فراز صخره ای بلند بود, یعنی مرگ, محکوم می شدند تا مایه عبرت سایرین باشند.

آغاز بازیها
شروع بازیها با برافروختن آتشدان بزرگ مقابل معبد زئوس بود و کاهنان معبد صفحه ای فلزی و جلا یافته را در برابر نور خورشید می گرفتند و بر اثر انعکاس و تمرکز نورها در کانون و تابش آن بر انبوهی هیزم, آتشی بزرگ افروخته می شد تا در طول بازیها فروزان بماند و به رسم هدیه ای از سوی خدایان, بر فضای بازیها نور بیافشاند. سپس شرکت کنندگان به ترتیبی خاص وارد معبد زئوس می شدند. تا سوگند پایبندی به شرافت و اخلاق یاد نموده و به نیایش بپردازند. به برندگان نهایی مسابقات نیز تاجی بافته شده از شاخه های نورس زیتون به رسم یادبود و تبرک اهدا می شد که بر سرشان می نهادند. ارزش معنوی این تاج تا آنجا بود که یونانیان معتقد بودند درخت زیتون را هرکول با خود از سرزمین نیک بختی و صلح و تندرستی به ارمغان آورده و به عنوان هدیه ای آسمانی در زمین کاشته است.


افول المپیک باستان
در سال 146 پیش از میلاد رومیها بر یونان چیره شدند. ایشان چون می دانستند بازیهای المپیک نشان وحدت ملی یونانیان است به عنوان فاتح شروع به دخالت در نحوه برگزاری بازیها نمودند. نرون امپراطور روم تا آنجا پیش رفت که بازیهای المپیک را به عیش و عشرت آلوده کرد و خود نیز در سال 66 پیش از میلاد در مسابقات ارابه رانی شرکت کرد و گرچه شکست خورد اما جایزه ای به خویش اختصاص داد!
شاید بتوان این دوران را سرآغاز افول المپیک باستان دانست.
بدین شکل المپیکهای باستان در سال 394 بعد از میلاد مسیح به دستور تئودوسیس امپراطور روم تحریم و تعطیل گردید. جمعا 293 دوره از این رقابتها از سال 776 پیش از میلاد تا سال 394 پس از میلاد برگزار شد.

المپیک نوین
دوران افول بازیهای المپیک نزدیک به 1500 سال به طول انجامید تا اینکه رقابتهای المپیک در سال 1896 میلادی مجددا احیا شد. در واقع در ایده برگزاری مجدد بازیها یک باستان‏شناس آلمانی به نام «کورتیوس» که در دل تپه‏های خاموش «المپیا» به کاوش می پرداخت، و آثار شگفتی را کشف کرده بسیار موثر بود, وبدین شکل فکر احیای این بازیها قوت گرفت و با هزاران دشواری مردی شریف، انسان دوست و دانشمند بنام « بارون پی‌یر دوکوبرتن» فرانسوی به کمک دوستان خود در سال ۱۸۸۹ در پاریس همایشی تشکیل داد و اساس بازیهای جدید المپیک را پی نهاد, و بازیهای المپیک با الهام از این نام در سال 1896 مجددا آغاز شد و نخستین دوره رسمی آن از موطن المپیک یعنی آتن و کوه المپ آغاز شد.
کوبرتن به عنوان مظهر المپیک و به تبعیت از ستاره 5 پر یونانیان باستان 5 حلقه المپیک را نشان و سنبل قرار داد و هر حلقه را به عنوان نماد یکی از قاره های 5 گانه رنگ آمیزی نمود (اروپا- سبز, آسیا-زرد, افریقا-سیاه, اقیانوسیه-آبی, امریکا-قرمز).
این 5 حلقه رنگین که به گونه ای زنجیروار به هم پیوسته اند, نمایشگر دوستی و برادری مردم 5 قاره کره زمین در میادین ورزشی, بدون توجه به رنگ و نژاد و عقیده مذهبی و سیاسی آنهاست. گرچه بعدها این هدف دست آویزی برای سیاستمداران و موجب اخلال در روند برگزاری بازیها شد, به طوریکه علاوه بر سالهای 1916, 1940 و 1944 که بدلیل بروز جنگهای جهانی اول و دوم, که رقابتها برگزار نشد, در چند دوره نیز این رقابتها به دلیل نشان دادن برتری نژادها یا برای اعتراض به اهداف سیاسی دستخوش تحریمها یا اختلالهایی قرار گرفت.
بدین شکل به سپیدی پرچم المپیک که کوبرتن آنرا به هدف ایجاد صلح و دوستی میان ملتها در پس زمینه پرچم المپیک قرار داده بود توجهی نگردید.

قویتر, سریعتر و بالاتر
اما به عنوان هدف و شعار ورزشکاران سه کلمه Fortius, Altius, Citus نیز که قویتر, بالاتر و سریعتر معنا می داد در زیر حلقه های المپیک نقش بست تا رقابت سالم برای تعیین برترینها شکل گیرد. شعائری که هر یک نشانه هایی از خدایان یونان باستان در مبدا آغاز المپیکها یعنی کوه المپ بودند.


بازگشت المپیک به خانه
از زمان آغاز المپیکهای نوین در سال 1896 تا کنون 26 دوره از این رقابتها برگزار گردیده که آخرین دوره آنرا می توان به عنوان بازگشت المپیک به خانه نام نهاد. در واقع پس از 108 سال از برگزاری مجدد بازیهای المپیک که به شکل چرخشی در هر 5 قاره صورت گرفت آتن و کوه المپ برای دومین بار در سال 2004 میزبان رقابتهای المپیک بودند تا آتش مقدس که در پای المپ برافروخته شده بود پس از گردش به دور دنیا به آتن باز گردد و همچنان المپ در دوران برگزاری رقابتها رفیعترین کوه جهان باشد و قهرمانان جهان در کنار زیارتگاه زئوس به رقابت برخواسته و برترینهایشان شاخه زیتون بر سر نهند.

از المپ تا اورست
کوهها در نزد مردم دنیا جایگاه والایی دارند,
در اساطير يوناني كوه جايگاه كشف و شهود بوده است, آنها معتقدند كوه در خلقت بشر موثر بوده.
ماچاپوچار در تبت مکانی است که راهبان آنرا طواف می کنند و تا کنون پای هیچ انسانی دامنه های مقدس آنرا لمس ننموده.
هندوان معتقدند كوهستان در مركز جهان قد بر افراشته است و بر فرازش ستاره قطبي مي‌درخشد.
اقوام آزتك براي خدايان خود بر بالاي كوه قرباني مي دادند.
بر حسب معتقدات ايرانيان، كوه مقدس البرز در ميانه زمين واقع و به آسمان پيوسته است.
از اینرو است که اقوام مختلف در هر رویداد مهمی نامی از استوارترین کوه خود به میان می آورند.
دوره پیش روی رقابتهای المپیک نیز در کنار کوهی برگزار می شود که کم از کوه المپ ندارد و تنها افسانه هایشان با هم متفاوتند. چومولونگما (اورست را در تبت بدین نام می شناسند) کوهی است که تبتی ها آنرا زادگاه مادر خدای زمین می دانند.
برای سالیان زیادی بومیان تبت بدلیل ترس از خدایان, از گام نهادن بر دامنه کوهها حراس داشتند. ایشان نیز همچون ساکنان المپ آتش را مقدس می دانستند ولی زمانی آنرا بر می افروختند که مسافری قصد عبور از دامنه ها را داشت. بدین شکل گیاهان بام (سرو رونده) و روف که در ارتفاع بالای 4000 متر می رویند را می سوزانند تا دود و بوی آن موجب گریز شیاطین گردد.
اما اینبار آتش مقدس که از المپ آورده شده بر فراز چومولونگمای افساه ای و زادگاه مادر خدای زمین بر افروخته شد, سپس از طریق تبت و لهاسا به پکن محل برگزاری رقابتها انتقال یافت.
تبت سرزمین مقدس
بودائیان در آسیای مرکزی است و پهنه‌ای در حدود ۲۵۰۰ کیلومتر را فراگرفته‌است و میانگین بلندی آن برابر ۴۵۰۰ متر می‌باشد. آنرا بام دنیا می نامند٬ چرا که بلندترین و گسترده‌ترین فلات در جهان است.
روزگاری تبت از قدرت‌های بزرگ آسیا محسوب می‌شده است. در قرن نهم میلادی تبت امپراطوری بزرگی در کنار چین و اسلام بود. اما در قرن‌های اخیر تقریبا همیشه تبت تحت سلطه چین و مغول‌ها قرار داشت. با این وجود هنوز بر سر مرزها و مالکیت آن بین چین و هندوستان اختلافاتی وجود دارد.
اما پس از انتخاب پکن بعنوان برگزار کننده رقابتهای المپیک, چینیها برای نشان دادن سلطه خود بر تبت تصمیم به برافروختن مشعل المپیک از فراز بام دنیا گرفتند. آنها یک بار نیز در بهار 2007 به صورت نمادین مشعل المپیک را بر فراز اورست افروختند تا تمرینی باشد برای سال 2008 و حمل مشعل اصلی از بلندای جهان. چینی ها از مشعلی به رنگ قرمز و نقره ای استفاده کردند که 72 سانتیمتر طول داشته و دارای پوششی برای روشن ماندن در برابر باد و باران بود. برای حمل مشعل المپیک 85000 مایل مسیر در نظر گرفته شد و در مجموع از 134 شهر جهان عبور داده شد. انتخاب بخشی از مسیر حمل مشعل در تبت و از فراز بام دنیا با مخالفتهای زیادی روبرو گردید و حتی دولت چین از حضور کوه نوردان سایر کشورها در زمان حمل مشعل در جبهه شمالی اورست ممانعت به عمل آورد, با این حال انتخاب چومولونگما بعنوان قطب سوم کره زمین می تواند نشان دهنده جایگاه رفیع کوهها در رقابتهای المپیک باشد, مکانی که پیشتر در اختیار المپ بود.

گردآورنده: رضا زارعی
reza.zarei@gmail.com
منابع
کتاب بازیهای المپیک, هوشنگ فتحی
کتاب آتن بازگشت به مبدا, نوشته اسماعیل کدخدازاده
کتاب بهای بازیهای المپیک, نوشته اسماعیل کدخدازاده
کتاب راز داوینچی, دن براون, ترجمه سمیه گنجی و حسین شهرابی
کتاب تاریخ تربیت بدنی و ورزش, تالیف و گردآوری رضا مهدوی نژاد, پژمان معتمدی
کتاب نگاهی به تاریخ تربیت بدنی جهان, تالیف جواد کریمی
وبلاگ
http://www.kouheghaf.blogspot.com
سایت http://fa.wikipedia.org
سایت www.olympic.ir
سایت http://bamdadi.com
سایت www.chn.ir

هیچ نظری موجود نیست: