نقد بي مطالعه
سايت بازتاب به نقل از روزنامه اعتماد ملي با انتشار مطلبي ضمن نگاه به حاكميت فدراسيون بر كوه نوردي نقدي را بدون ذكر نام نويسنده منتشر نمود! كه در آن به نكات پراكنده اي درباره هيماليا نوردي اشاره شده!
در اين نقد نكته اي توجهم را به خود جلب نمود كه بي شك حكايت از مطالعه اندك نويسنده دارد! در بخشي از اين نوشتار آمده است:
... حوادث تيمهاي فدراسيون کوهنوردي در مقابل تيمهاي مستقل بيشتر و به مراتب جديتر بودهاند ..... !
با بررسي و مطالعه حوادث سالهاي گذشته در هيماليا مي توان به راحتي قياسي داشت بر آمار كشته هاي ايراني در هيماليا. در اين راه اگر تنها آمار حوادث 8000 متريها را در نظر بگيريم مشخص مي شود:
از سال 1376 تا سال 1384 كه تيمهاي ملي بر روي 8 قله 8000 متري در مناطق مختلف هيماليا فعاليت نموده اند (اورست شاهد دو تلاش در سالهاي 77 و 84 بوده است)، در مجموع از ميان 93 نفر اعضاي تيمها 44 نفر موفق به صعود قلل 8000 متري شده اند كه حاصل آن 1 كشته در گاشربروم I مرحوم اوراز بوده است. در اين آمار به تلاش تيم برودپيك سال 86 اشاره اي نشده، همچنين تلاش هاي موفق تيمهاي استان تهران و تيم منتخب كارگران بر روي برودپيك در سال 87 كه از حمايت فدراسيون برخوردار بودند نيز وارد آمار نگرديده، گرچه بي شك آن صعودها مورد نظر نويسنده مطلب نمي باشد!.
در مقابل از ميان صعودهاي مستقل مي توان به تلاش 21 نفر بر روي 8 قله 8000 متري اشاره نمود (برودپيك، كي دو و دائولاگيري هر كدام شاهد دو تلاش بوده اند) كه حاصل آن 8 صعود در مقابل 3 كشته در كي دو مرحوم خادم، نانگاپاربات مرحوم نعمتي و دائولاگيري مرحوم اعتمادي فر است!
اما در قلل 7000 متري اخذ آمار فعاليتها و صعودها بسيار دشوار است، گرچه دست يابي به آمار كشته هاي آن زياد سخت نيست،
آمار حكايت از 1 كشته در صعود به قله تيليچوپيك توسط تيم ملي اميد دارد و در مقابل 3 كشته در صعودهاي لنين در سالهاي 84 و 1387 و دو كشته در كوه ساماني سال 1375 توسط تيمهاي مستقل به ثبت رسيده.
همچنين در كوههاي كم ارتفاعتر، دو كشته در آرارات در سالهاي 83 و 84 به همراه كوه نورد كشته شده در مسير كمپ اصلي اورست در سال 84!
حال نمي دانم بيان، حوادث بيشتر و جديتر از كدام منظر بوده است!
نويسنده در ادامه به بررسي حوادث تيمهاي مستقل در كميسيون حوادث اشاره نموده:
جالب اينکه با توجه به امکانات و هزينههاي تيمهاي فدراسيون اين حوادث هرگز در کميسيون بررسي حوادث اين ورزش طرح نميشوند و در مقابل هر حرکت تيمهاي باشگاهي در کمترين زمان ممکن با جنجال بسيار در کميسيون بررسي حوادث که به ابزاري براي سرکوب کوهنوردان باشگاهي تبديل شده طرح و منتج به محکوميت باشگاهها ميشوند.
كه در پاسخ مي توان تنها به ذكر دو حادثه لنين و يك حادثه تيليچوپيك در اين كميسيون اشاره نمود و حادثه ديگري در اين كميسيون تحليل و بررسي نشده!
ضمن آنكه شايد بزرگترين ايراد كميسيون و فدراسيون در تحليل حوادث عدم ارائه آن به جامعه كوه نوردي بوده و ذكر استفاده ابزاري براي سركوب افكار كوه نوردان حكايت از نقد بي مطالعه نويسنده دارد.
منبع:
يك دهه با كميته هيماليا نوردي
سايت بازتاب به نقل از روزنامه اعتماد ملي با انتشار مطلبي ضمن نگاه به حاكميت فدراسيون بر كوه نوردي نقدي را بدون ذكر نام نويسنده منتشر نمود! كه در آن به نكات پراكنده اي درباره هيماليا نوردي اشاره شده!
در اين نقد نكته اي توجهم را به خود جلب نمود كه بي شك حكايت از مطالعه اندك نويسنده دارد! در بخشي از اين نوشتار آمده است:
... حوادث تيمهاي فدراسيون کوهنوردي در مقابل تيمهاي مستقل بيشتر و به مراتب جديتر بودهاند ..... !
با بررسي و مطالعه حوادث سالهاي گذشته در هيماليا مي توان به راحتي قياسي داشت بر آمار كشته هاي ايراني در هيماليا. در اين راه اگر تنها آمار حوادث 8000 متريها را در نظر بگيريم مشخص مي شود:
از سال 1376 تا سال 1384 كه تيمهاي ملي بر روي 8 قله 8000 متري در مناطق مختلف هيماليا فعاليت نموده اند (اورست شاهد دو تلاش در سالهاي 77 و 84 بوده است)، در مجموع از ميان 93 نفر اعضاي تيمها 44 نفر موفق به صعود قلل 8000 متري شده اند كه حاصل آن 1 كشته در گاشربروم I مرحوم اوراز بوده است. در اين آمار به تلاش تيم برودپيك سال 86 اشاره اي نشده، همچنين تلاش هاي موفق تيمهاي استان تهران و تيم منتخب كارگران بر روي برودپيك در سال 87 كه از حمايت فدراسيون برخوردار بودند نيز وارد آمار نگرديده، گرچه بي شك آن صعودها مورد نظر نويسنده مطلب نمي باشد!.
در مقابل از ميان صعودهاي مستقل مي توان به تلاش 21 نفر بر روي 8 قله 8000 متري اشاره نمود (برودپيك، كي دو و دائولاگيري هر كدام شاهد دو تلاش بوده اند) كه حاصل آن 8 صعود در مقابل 3 كشته در كي دو مرحوم خادم، نانگاپاربات مرحوم نعمتي و دائولاگيري مرحوم اعتمادي فر است!
اما در قلل 7000 متري اخذ آمار فعاليتها و صعودها بسيار دشوار است، گرچه دست يابي به آمار كشته هاي آن زياد سخت نيست،
آمار حكايت از 1 كشته در صعود به قله تيليچوپيك توسط تيم ملي اميد دارد و در مقابل 3 كشته در صعودهاي لنين در سالهاي 84 و 1387 و دو كشته در كوه ساماني سال 1375 توسط تيمهاي مستقل به ثبت رسيده.
همچنين در كوههاي كم ارتفاعتر، دو كشته در آرارات در سالهاي 83 و 84 به همراه كوه نورد كشته شده در مسير كمپ اصلي اورست در سال 84!
حال نمي دانم بيان، حوادث بيشتر و جديتر از كدام منظر بوده است!
نويسنده در ادامه به بررسي حوادث تيمهاي مستقل در كميسيون حوادث اشاره نموده:
جالب اينکه با توجه به امکانات و هزينههاي تيمهاي فدراسيون اين حوادث هرگز در کميسيون بررسي حوادث اين ورزش طرح نميشوند و در مقابل هر حرکت تيمهاي باشگاهي در کمترين زمان ممکن با جنجال بسيار در کميسيون بررسي حوادث که به ابزاري براي سرکوب کوهنوردان باشگاهي تبديل شده طرح و منتج به محکوميت باشگاهها ميشوند.
كه در پاسخ مي توان تنها به ذكر دو حادثه لنين و يك حادثه تيليچوپيك در اين كميسيون اشاره نمود و حادثه ديگري در اين كميسيون تحليل و بررسي نشده!
ضمن آنكه شايد بزرگترين ايراد كميسيون و فدراسيون در تحليل حوادث عدم ارائه آن به جامعه كوه نوردي بوده و ذكر استفاده ابزاري براي سركوب افكار كوه نوردان حكايت از نقد بي مطالعه نويسنده دارد.
منبع:
يك دهه با كميته هيماليا نوردي
۲ نظر:
اقای زارعی نگران نباشید نقد بی مطالعه همه جا باب شده ما ایرانیها عادتمان بوده و هست که در هر مساله ای خودمان را صاحب نظر بدانیم نقد کنیم و نظر بدهیم مثل خود من. افول یک تمدن بی جهت نیست، باور کنیم لیاقت نداریم. کسی که خودش را عقل کل می داند کجا می تواند جیزی بیاموزد و به جلو برود.
Harf e shoma kamelan dorost !? vali vaghti ba voojood e ertebate khaili nazdik e aghae Etemadfar ba fedrasion ..... dar zaman mafghoodi ishon tanha kari ke fedrassion mikonad ... migoyad ke sooode ishon shakhssi boode !? nabayd az fedrassion tarrafdari kard !? hade aghal bayad dar naghdeton az iiradate fedrassion ham begid
ارسال یک نظر