در مجموع 23 تيم ايراني در تابستان 1387 بر روي قلل 7 و 8 هزار متري به فعاليت پرداختند (4 تيم متشكل از 39 نفر بر روي قلل 8000 متري و 19 تيم متشكل از 187 نفر بر روي قلل 7000 متري) كه حاصل آن حضور 226 كوه نورد در آن سوي مرزها و با صعود 96 نفر از ايشان به قلل مورد نظرشان بود.
اين صعودها از سوي سازمانهاي مختلف، از فدراسيون گرفته تا هيئتها، گروهها، باشگاهها، موسسات و اشخاص حقيقي صورت گرفتند. اما آنچيزي كه ميان تمامي صعودها نقش مشتركي را ايفا مي كرد نگاه خاص حاضران تيمها به قلل و تلاش همه جانبه و به هر بهائي براي فتح قله بود. هدفي كه گاها" موجب تلاش تا پاي جان كوه نوردان براي صعود قله مي شد.
مرگ 4 كوه نورد طي تابستان و پائيز گذشته بر روي لنين (2 نفر)، تيليچو و نانگاپاربات، بي گمان هشداري بود براي آنان كه قصد تلاشهاي جديدي را طي سال جاري و سالهاي بعد براي حضور در كوههاي مرتفع دارند. تلفاتي كه نقطه مشتركشان اصرار نفرات كشته شده يا همنوردانشان براي فتح قله بود.
هم هوايي نامناسب و بي توجهي به الگوهاي هم هوايي، تعجيل در صعود بدليل هزينه بالاي رزرو شركتهاي طرف قرارداد، ترس نسبت به از دست دادن هواي مناسب و برخورد با هواي خراب، كم تجربگي در هدايت تيمها و سرپرستي صعودهاي بلند و ... از جمله عواملي است كه مي توان در اغلب صعودهاي منجر به تلفات در هيماليا بر شمرد. هزينه بالاي صعودها موجب مي شود تا عمده نفرات بي توجه به وضعيت همنوردانشان بجاي بازگشت به كمپهاي پائينتر، آنها را ترغيب به استراحت در كمپهاي بالا و يا ادامه صعود نمايند. در اين بين تمارض اكثر كوه نوردان بيمار نسبت به شرايط جسمانيشان و عدم بازگشت در مواقع مناسب خود از عواملي است كه به بروز حوادث مي انجامد.
اما در كنار تمامي اين علل و عوامل آفت جديد صعودهاي برون مرزي روي آوردن كوه نوردان بازمانده از فتح قلل به خريد ديپلمهاي صعود از شركتها و گاها" مراجع قانوني در كمپهاي اصلي و فدراسيون هاي كشورهاي مقصد مي باشد. امري كه بيشتر در جمهوري هاي استقلال يافته و در پامير و تيان شان به چشم مي خورد و گاها مي توان شاهد ثبت نام کوه نوردان بدون آنکه تحقيقی در مورد صعود ایشان صورت گیرد بر روي اين ديپلمها بود.
حال مي توان پرسيد ديپلمهاي بدون صعود مرهم كداميك از زخمهاي كوه نوردان براي اين فتوحات پوشالي است؟! و راه مقابله با اين آفت و تلاش تا پاي مرگ كوه نوردانمان كدام است؟!
اين صعودها از سوي سازمانهاي مختلف، از فدراسيون گرفته تا هيئتها، گروهها، باشگاهها، موسسات و اشخاص حقيقي صورت گرفتند. اما آنچيزي كه ميان تمامي صعودها نقش مشتركي را ايفا مي كرد نگاه خاص حاضران تيمها به قلل و تلاش همه جانبه و به هر بهائي براي فتح قله بود. هدفي كه گاها" موجب تلاش تا پاي جان كوه نوردان براي صعود قله مي شد.
مرگ 4 كوه نورد طي تابستان و پائيز گذشته بر روي لنين (2 نفر)، تيليچو و نانگاپاربات، بي گمان هشداري بود براي آنان كه قصد تلاشهاي جديدي را طي سال جاري و سالهاي بعد براي حضور در كوههاي مرتفع دارند. تلفاتي كه نقطه مشتركشان اصرار نفرات كشته شده يا همنوردانشان براي فتح قله بود.
هم هوايي نامناسب و بي توجهي به الگوهاي هم هوايي، تعجيل در صعود بدليل هزينه بالاي رزرو شركتهاي طرف قرارداد، ترس نسبت به از دست دادن هواي مناسب و برخورد با هواي خراب، كم تجربگي در هدايت تيمها و سرپرستي صعودهاي بلند و ... از جمله عواملي است كه مي توان در اغلب صعودهاي منجر به تلفات در هيماليا بر شمرد. هزينه بالاي صعودها موجب مي شود تا عمده نفرات بي توجه به وضعيت همنوردانشان بجاي بازگشت به كمپهاي پائينتر، آنها را ترغيب به استراحت در كمپهاي بالا و يا ادامه صعود نمايند. در اين بين تمارض اكثر كوه نوردان بيمار نسبت به شرايط جسمانيشان و عدم بازگشت در مواقع مناسب خود از عواملي است كه به بروز حوادث مي انجامد.
اما در كنار تمامي اين علل و عوامل آفت جديد صعودهاي برون مرزي روي آوردن كوه نوردان بازمانده از فتح قلل به خريد ديپلمهاي صعود از شركتها و گاها" مراجع قانوني در كمپهاي اصلي و فدراسيون هاي كشورهاي مقصد مي باشد. امري كه بيشتر در جمهوري هاي استقلال يافته و در پامير و تيان شان به چشم مي خورد و گاها مي توان شاهد ثبت نام کوه نوردان بدون آنکه تحقيقی در مورد صعود ایشان صورت گیرد بر روي اين ديپلمها بود.
حال مي توان پرسيد ديپلمهاي بدون صعود مرهم كداميك از زخمهاي كوه نوردان براي اين فتوحات پوشالي است؟! و راه مقابله با اين آفت و تلاش تا پاي مرگ كوه نوردانمان كدام است؟!
شرح عکس:
فصلنامه کوه در آخرین شماره خود تصویر دیپلم صعود به یکی از قلل تیان شان را به نمایش درآورد که بصورت خام و بی نام در اختیار کوه نوردان کشورمان قرار گرفته. هزینه دریافت این دیپلمها در محل 30 دلار آمریکاست، بدون آنکه نهاد صادر کننده دیپلم اهمیتی به چگونگی صعود کوه نوردان بدهد!
۱ نظر:
جالبه جناب زارعی
من خودم دست یکی از شرکتهای ایرانی چندتاگواهی سفید دیدم تعجب کردم. از اون کسی هم که اومده بود گواهی صعود بگیره می پرسید تا چه ارتفاعی واست بنویسم به دردت می خوره!!!
البته تو این قضیه فدراسیون هم بی تقصیر نیست.مگه کجای دنیا به کوهنوردی مدال یا حکم قهرمانی می دن؟
باید بین کوهنوردی و ورزش تفاوت قائل شد و ارزش یه کار خوب کوهنوردی رو تا یه مدال پائین نیاورد.
تازه اونی هم که واسه مدال یا گواهی صعود به اکسپدیشن می ره تکلیفش هم مشخص میشه و می ره پی کار خودش !!!!
ارسال یک نظر