۳ مهر ۱۳۸۶

مسنر و یتی

راینولد مسنر و یتی

افسانه يتي درسال 1832 آغازگرديد، وقتيكه يك طبيعي دان بريتانيائي ازيك موجودپشمالوي شبيه به ميمون كه درمناطق پربرف هيماليازندگي مي كرد، خبرداد.صبورانه اطلاعات جمع آوري مي شد، محتاطانه ممكنهاازغيرممكنهابيرون كشيده مي شد، مسنرنتيجه گرفت كه يتي يك ساختاراداركي ، سنت وموضوع جانورشناسي است ."درجستجوي يتي" يك داستان ماجراجويانه است كه شبيه بقيه نيست ، مارابيشتربه حقيقت آنسوي يك افسانه نزديك مي كندوباعث مي شودكه درك كنيم كه چراآن چه كه درمسيراو درشرق تبت درآنروزدرسال 1986 بود، براي هميشه درذهن اوباقي ماند. راینولد مسنر

مسنر و یتی

من قلل هيماليا را صعود كرده ام ويتي را چهار بار ديده ام.راينولد مسنر

ديلي ميل : جوليان چامپكين

برگردان: پریسا حسین زاده

يتي خوابيده بود، كوهنوردان به آرامي به او نزديك شدند، پاورچين به بيست متري اورسيدند بنابراين قادر به عكاسي وفيلمبرداري ازاوبودند. حدودسه دقيقه بود كه به اوخيره شده بودند.

""او بيدار شد و ما را ديد، حالت نگاه كردن او به مامثل بچه اي بود كه براي اولين بار كسي را ديده است . چشم در چشم هم دوختيم ، حتي مي توانستم او را لمس كنم ، او بلندشد و آنجا را ترك كرد"".

تصور كنيد اولين ملاقات واقعي مستند بين انسان ويك گونه حياتي جديد، يتي غول برفي معروف ، او چگونه مخلوقي است؟ يك موجودمهربان خجالتي ، ديداري توأم با صلح وعدم درك متقابل؟.

كوهنوردايتاليائي رينهولدمسنر مدعي است كه دقيقا"یتی چنين موجودی بود. ومي گويد با او مواجه شده است نه يكبار بلكه چهار بار، يكبار آنقدر نزديك به او بود كه مي توانست او را لمس كند. از همه مهمتر او مدعي است كه از اين موجود و يك يتي مادر كه از بچه خود مراقبت مي كرده و نيز يك اسكلت يتي عكس نيز گرفته است، مسنر مي گويد اوخجالتي است، تقريبا" 2 متر قد دارد. شبها مي آيد تا گوسفند ویاک (گاوتبتي) شكار كند، یتی با همنوعان خود از طريق صدائي شبيه به سوت زدن ارتباط برقرار مي كند.

يتي غول بي آزار وخيالي هيماليا در موقعيت جذابي قراردارد كه علم را با تفكرات اميدوار كننده روبرو ساخته است . اكثر دانشمندان يتي را به اين دليل كه يك موجود خيالي است و حاصل هواي رقيق كوهستان، توهم ارتفاع و افسانه هاي تبتي ها است به كناري گذاشته اند ولي فوق العاده خواهدبود اگر واقعيت داشته باشد. اويكي از مخلوقاتي است كه اكثر ماآرزوي واقعيت داشتن او را داريم. اگر مسنر عكسها و قيلم ويدئويي خود را ارائه دهد، اولين مدرك مستند از اين موجود است كه چند دهه ويا شايد حدود150 سال است كه اخباري درمورد او گفته مي شود ولي هنوز عنوان افسانه به آن اطلاق مي گردد. ادعايي خارق العاده، البته هنوز مسنر نيز يك مرد خارق العاده در دنياي كوهنوردي است . او واقعا" يك افسانه است ، سرشناسترين هيماليانورد براي همه نسلها، او اولين كسي است كه اورست رابدون اكسيژن صعود كرده، شاهكاري كه آنرا غير قابل تصور مي پنداشتند و نيز اولين كسي است كه به تنهائي آنرا صعود كرد. او اولين كسي است كه تمامي 14 قله بلند جهان را هم صعود كرده است . راینولد مسنر متولد 17 سپتامبر 1944 در منطقه ویلنوس در جنوب تیرول ایتالیا اکنون به جايگاهي رسيده كه عده كمي از آن برخوردار هستند، او دربرخي از نواحي كاملا"‌ بکر هيماليا درباره اولين ديدار خود بايتي مي گويد: درسال 1986 درشرق تبت بعد از رديابي جاي پاهاي پهن 35 سانتي اوبود، در ماه جون سال گذشته يك اسكلت را از يك چادر نشين درجلگه لاداخ مابين هند و پاكستان خريداري كرد، بعدشروع به جستجوي جدي درمحيط اطراف كرد.""براي يك هفته روزي 12 ساعت درمحيطي بدون درخت درحال جستجو بودم ، توقع نداشتم كه خيلي زود يكي ازآنها را پيدا كنم، ابتدا ما يك مادر و بچه را ديديم، من فقط توانستم يك عكس ازپشت سرآنها بگيرم. بچه يتي موي قرمز براقي د اشت و موهاي مادر سياه بود، يتي مادر بيش از دو متر قد و با موهاي سياه چهره اي افسانه اي داشت ، وقتيكه ما را ديدند ناپديد شدند"".

دو روز بعد مسنر و همراهان او براي فيلمبرداري ازيتي كه خوابيده بود عازم شدند، آيا اين ممكن بود؟ بدون ترديد تبتي ها و شرپاهاي نواحي اطراف قله اورست قويا" معتقدند كه يتي وجود دارد ولي عليرغم اخبار مربوط به ردپاها و رؤيت متناوب او يافتن مدرك مستند براي اثبات وجود یتی بسيار سخت است .

وجود يتي در غرب از سال 1832 زمانیکه يك انگليسي درنپال زندگي مي كرد و شنيد كه موجودي كه شق و رق حركت مي كند و بدن او پوشيده از موهاي بلند مشكي است ، شايع شد. اسامي ديگري كه بر روي او گذاشته اند متوخانگمي، ميركا، سوگپا و ميگو است . اولين اسم او به معني آدم برفي مزخرف است ولي باعث اين نامگذاري ترجمه غلط يك روزنامه نگاردرسال 1921 درخصوص گزارش تيم اعزامي به اورست بود كه سبب شد اين اسم به روي اين موجود بي نوا گذاشته شود درصورتيكه او بيشتر مهربان و خجالتي است تامزخرف. درآن سال 32 شاهد شامل شش كوهنورد انگليسي و 26 شرپا ردپاهاي يتي را مشاهده كردند اگر چه شرح ديگري درخصوص خرسها، بزها و يا پلنگ برفي نيز داشتند. درسال 1953 زمانيكه تيمي كه به اورست اعزام شده بود موفق به صعود قله شد مسئول صومعه که یک لاما بودایی بود به سرجان هانت گفت جائي كه او كمپ را برقرار كرده بود در سال گذشته يك يتي درحال برف بازي در علفزار ديده شده است و بعلت سر و صداي بوق هاي شيپوري (راهبان با کمک بوقها مردم را از زمان عبادت با خبر می کنند) متواري شده است. درسال 1960 سر ادموند هيلاري پوست يك يتي را از يك شرپاي روستائي قرض گرفت ولي در بررسي كه بر روي آن انجام شد مشخص شد كه پوست متعلق به یک بز هيماليائي می باشد. دكتر كارل شوكر جانور شناس انگليسي و متخصص در زمينه يتي مي گويد در ادعاهاي مسنر مواردي دال بر واقعيت وجود دارد. او مي گويد يتي در بيش از 2000 كيلومتر از نواحي هيماليا، ازپاكستان تا هند و تبت و حتي بوتان ديده شده است . آنها از سه گونه تشكيل شده اند نوع اصلي يتي قرمز است نوع بلندتر آن مشكي است و تعدادي از مشاهده ها حاكي از وجود نوع كوچكتر كه زير شاخه اي از قرمز است را اعلام مي نمايد. مشاهدات مسنر تائيدي است بر دسته بنديهاي فوق.

گونه قرمز يك يتي جوان است كه پس از رشد صاحب موهاي مشكي مي شود. مشكل بزرگ در باور وجود يتي اين است كه هيچ موجودي تنها متكي به خود نمي تواند ادامه حيات دهد، براي جلوگيري از انقراض به يك كلني يا اجتماع دست كم 50 نفره اگر نگوئيم 100 نفر براي زاد و ولد نياز است . مسنر معتقد است يتي از مخاطرات فاصله زيادي دارد. ""من تخمين مي زنم كه هزاران يتي در هيماليا وجود دارد"". البته مشكلات بزرگ ديگري نير در تائيد وجود اين مخلوق وجوددارد، اوبه منابع غذائي نياز دارد، طبق ادعاي مسنر او يك گوشتخوار است ، هنوز اخباري دال بر گم شدن گاو و گوسفندها وجود دارد اگر چه كريس بانينگتون كوهنورد معروف انگيسي كه مسنر و ناحيه مذكور را كاملا" مي شناسد منكر وجود مشكل غذا در آن مناطق است. اومي گويد: ""نواحي شمال شرقي اورست به نحو عجيبي بكر و دور افتاده است و اكثرا" غير قابل عبور بخاطر جنگلهاي انبوه است "". ولي همين جنگلهامي توانند منبع غذا و سر پناه و به موازات آن مكاني براي روئيت اين موجودات محسوب شوند. به تعبيري يتي درماوراء راههاي برفي كه براي عبور از يك ناحيه به ناحيه ديگر درست شده است، براي فرار از خطر زندگي مي كند.

دستاورد قهرمانيهاي مسنر در كوهنوردي قصري است درآلپ ايتاليا و او اميدار است كه موزه اي از يتي تاسيس كند كه يافته هاي او را به نمايش گذارد. ولي او هنوز هيچ مدركي را نشان نداده است و بايد در كتابش مداركي را كه مدعي است تهيه كرده ببينيم. درنهايت شانس بد يتي خواهد بود اگر وجود او اثبات شود.



بدون شك كسي قادر به اصرار و تحريك براي شكار يكي ازآنها نخواهد بود. اگر وجود دارد مطمئنا" مثل یاکها (گاوتبتي) خود را با هواي رقيق و ارتفاع زياد كوهستان وفق داده است. یاکها اگر به ارتفاع همسطح دريا برده شوند شاید بمیرند، ششهاي آنها نمي تواند هواي غليظ راتحمل كند. اينچنين است كه يتي آخرين حر به خود را بر عليه ما براي حفظ راز تنهائيش بكار بسته است .

ديلي ميل : فايل اطلاعات يتي

اندازه : حدود 198 سانتيمتر، وزن حدود200 كيلوگرم از روي گفته هاي افرادي كه مدعي اند او را ديده اند و از عمق ردپاهاي آنها محاسبه شده است .

ردپا: آنهائي كه ديده شده است حدود35 سانتيمتر پهنا و50 سانتيمتر طول دارند.

محل زندگي : 2000 كيلومتر محيط وسيع هيماليا به مركزيت اورست، اكثر مشاهدات در محيط 2500 تا 3600 متر و عموما" جنگلي بوده است .

سرعت: 60 كيلومتر درساعت كه تقريبا" دو برابر سرعت يك انسان دونده است .

سبك زندگي: طول عمر حدود30 سال ، تغذيه از گاو و گوسفند، ارتباط از طريق صدائي شبيه سوت و فعاليتهاي او شبانه است.

منشاء: احتمالا" بازمانده ناندرتالهائي هستند كه به مركز آسيا در38000 سال پيش عقب نشيني كرده اند.

مو: معمولا" سياه و در جواني قرمز و هنگام كودكي قرمز براق.

خصوصيات : حالت غيرتهاجمي اولين نكته اي است كه از رفتار او برداشت مي شود و بيشتر مهربان و خجالتي است .

اسم : Abominable Snowman اسمي است كه بواسطه ترجمه غلط از لغت محلي ""متوخانگمي"" به معني آدم برفي مزخرف گرفته شده است .

كمپاني هرالدو ويكلي تايمز با مسئوليت محدود

استراليا/نيوزلند

21/9/1997 ساندي هرالدسان

نكته : ماتنهامي توانيم اميدوار باشيم كه ادعاهاي مسنر واقعيت داشته باشد زيرا اگر چنين باشد او وجود يك موجود اسرارآميز (ناپديدشده ) واقعي راثابت كرده است . اين اولين موجود اسرارآمير "واقعي" است كه بطور علمي تائيد مي شود. از زمانيكه هيوو لمنز لغت cryptozoology به مفهوم رمزشناسي حيوانات ناپديد شده را ابداع نمود بر مي گردد به دهه 1950، ادعاي اسكلت يتي مهمترين يافته مسنر است وما اميدواریم اجازه دهند تحقيقات اندامشناسي بر روي آن انجام شود.





.....................

دريكي ازبزرگترين ماجراجوئي هاي دوران ما، علاوه برقهرمانيهاي مشهوروجهاني اودركوههاي هيماليا، قطف جنوب وگرينلند رانيزپياده طي كرد. اونويسنده بيش ازسي كتاب است كه به هجده زبان انتشاريافته است ، ازجمله اورست ، افق شيشه اي ، روح آزاد وقطب جنوب . اودريك قصردرآلپ ايتاليازندگي مي كند.

سفربه نواحي كوهستاني فقط ازكسي ساخته است كه صاحب قدرت وفنون افسانه اي كوهنوردي اوبراي دوام دراين نواحي باشد، درجستجوي يتي گريزپاي رينهولدمسنرمارابه قلمروهاي دست نيافتني وجذاب مي برد. منطقه مرزي تاريك كه افسانه باجغرافياي بي تجربه مواجه مي شود.

كارولين الكساندر، نويسنده Endurance (استقامت)

راهم رادرون بوته هاي سروكوهي خاكستري رنگ ادامه دادم ، ناگهان يك صداي ترسناك شنيدم ، صداي سوت بود، شبيه صداي هشداري كه بزهاي كوهي به هم مي دهند. ازگوشه چشمم نقش يك اندام صاف راديدم كه ازبين درختهابه لبه منطقه صاف ،جائي كه علفزارانبوه سرتاسرشيب تندراپوشانده بودمي رفت.اوعجله داشت ، ساكت بود، خم شدودرپشت يك درخت ناپديدشد، دوباره درنورماه پديدارشد. چندلحظه ايستادوبرگشت وبه من نگاه كرد. دوباره صداي سوت راشنيدم ، يك صداي خشن وبراي يك لحظه خيلي كوتاه دندانهاوچشمهاي او راديدم.آن موجودبطرزفوق العاده اي رعب آوربود، صورت اويك سايه خاكستري ، اندام اويك طرح تيره پوشيده ازمو، روي دوپاي كوتاه خودصاف ايستاده بود، دستهاي خيلي قوي داشت كه تقريبا" تاسرزانوهايش آويزان بود. بيش ازدومتربلندي قدش بود.

بدن اوسنگين ترازانساني به همين سايزبودولي چنان باچابكي وقدرت به سمت لبه سرازيري حركت كردكه من درآن واحدهم متحيرشدم وهم آسوده خاطر.

ازمتن داستان درجستجوي يتي نوشته راینولد مسنر

۱ نظر:

ناشناس گفت...

بیشتر به نظر میرسد که یتی موجودی است که برخواسته از افسانه ها و اعتقادات مردمان نواحی تبت باشد و شاید هم توهمی باشد که بر اثر رقیق بودن هوا و کمبود اکسیزن بر مغز آدمی اثر می گذارد.
ولی به طور قطع نمیتوان وجودش را انکار کرد!!!
ع. باغنده