۳ مهر ۱۳۸۶

شیشاپانگما


شیشاپانگما Shisha Pangma

نام کوه شیشاپانگما، گوزنتیان

ارتفاع 8027 متر، 26،289 فیت

موقعیت 28،35عرض شمالی

85،78 طول شرقی

محل قرار گیری تبت

بهترین ماههای صعود آوریل، می و آگوست، سپتامبر

اولین صعود 1964

نزدیکترین فرودگاه بین المللی کاتماندو، نپال

شیشتپانگما 8027 متر

تیغه هر لحظه نازکتر می شد. جبهه شمالی مملو از برف پودر بود و بسیار خطرناک و صعب العبور نشان می داد. جبهه جنوبی شیب بیشتری داشت و در هاله مخلوطی از سنگ و یخ محو و ناپدید می شد.

الکس مکین تایر

قله چهاردهم از نظر بررسی هندیها، سالهای متمادی در زبان سانسکریت به گوزنتیان Gosainthan مشهور بود، که به معنای مکان مقدس می باشد. وجود این نام سانسکریت برای کوهی در تبت کمی عجیب بود. اما اعتقاد بر این بود که نام کوه از کوههای مجاور یا دریاچه ای مقدس برای هندوان که در امتداد مرز نپال واقع شده و امتداد یافته گرفته شده.

اما شیشاپانگما به مفهوم نوک و کاکل کوهی برفراز چمنزار است، که البته نامی بس شاعرانه است. البته چینی ها معتقدند این نام آب و هوای بد معنا می دهد. پس از اشغال تبت توسط چینی ها تلاش شد تا نام "کوسنگ تسان فنگ" بر روی کوه نهاده شود. اما این تلاش شکست خورد و در نهایت همان نام تبتی شیشاپانگما رسمیت یافت. شیشاپانگما تنها قله 8000 متری مستقل در تبت می باشد.

شیشاپانگما نخستین بار در 1921 از فاصله حدود 45 کیلومتری توسط هیئت شناسایی انگلستان دیده شد، پس از آن هم مورد توجه تمامی هیئتهایی که برای صعود اورست به بخش جنوبی فلات تبت پای نهادند قرار گرفت.

در 1945 اشنایدر و هارر که از کمپ زندانیان جنگ دوم جهانی گریخته بودند این کوه را نقشه برداری کردند. سپس در 1945 بیل تیلمن انگلیسی تیمی کوچک را در جبهه غربی شیشاپانگما رهبری کرد. در این تیم تنسینگ نورگی که بعدها به همراه هیلاری نخستین صعود اورست را انجام داده بود نیز عضویت داشت. تا سال 1961 این کوه که در منطقه ممنوعه تبت بود تنها از دور توسط تعدادی زمین شناس عکسبرداری شد.

اما در 1961، زمانیکه سایر 8000 متریها فتح شده بودند، چینی ها تیمی را برای شناسایی عازم بخش شمالی کوه کردند. در 1963 تیم شناسایی تا 7160 متری کوه بالا رفت.

یکسال بعد یعنی در 1964 چینی ها با گروهی متشکل از 200 نفر شامل کوهنورد، باربر و البته تعدادی دانشمند علاقمند به محیط به منطقه بازگشتند. کوهنوردان این تیم از زمستان قبل در اردو بسر می بردند و نوعی کمپ نظامی از جمله اجازه گرفتن از مافوق و شنا کردن در آب سرد را تحمل نموده بودند.

آنها برای حمل راحتتر بار تا 5900 متر جاده احداث کردند و البته کار خود را با احداث یک سینما در کمپ 5900 کامل کردند.

تیم تا ابتدای تیغه 3 کمپ برپا کرد. دو کمپ نیز روی تیغه و تا 7700 متر برقرار شد. در 2 می 10 کوهنورد از جمله وانگ فوزو از اعضای تیم سال 1960 جبهه شمالی اورست که البته کمی بالاتر از کمپ 20 متر روی یخ سقوط کرد توانستند پس از 4.5 ساعت به قله برسند. آنها قله را هرمی برفی توصیف کردند که روی تیغه ای شرقی-غربی قرار گرفته. بعدها و با صعودهای بی شمار غربی ها به این کوه، صعود چینی ها همانند ادعای 1960 صعودشان در شب به اورست و قرار دادن نیم تنه مائو روی قله و البته با توجه به نداشتن عکس صعود، با شک روبرو شد. البته آنها عکسهایی داشتند که تنها کوهنوردان به همراه آسمانی آبی در آن مشخص بود. با اینحال شرح صعودشان نشان می داد آنها حداقل تا انتهای تیغه صعود کرده اند. با اینحال امروزه همچنان این صعود بعنوان نخستین صعود شیشاپانگما شناخته می شود. چنگ تیان لیانگ، وانگ فوزو، ویوزونگیو، سوجینگ (سرپرست تیم)، هانگ جان یان که همگی چینی بودند به همراه کوهنوردان تبتی دوج، میما زاکسی، سنم دوج و یونگدن نخستین فاتحان شیشاپانگما بودند.

پس از این صعود 16 سال هیچ کوهنوردی به شیشاپانگما نرفت تا اینکه در 1980 راههای تبت بر روی کوهنوردان بازشد. ژاپنی ها به جبهه شمالی اورست رفتند و یک تیم آلمانی به رهبری گونتر استروم و مانفرد آبلین به شیشا پانگما آمد. در 7 می میشل داچر، ولفگانگ شافر، گونتر استروم و فریتز زینتل به قله رسیدند. 5 روز بعد نیز سیگی هوپفر و مانفرد استروم از همین تیم قله را فتح نمودند. در 1981 خانم جونکو تابای ژاپنی به همراه دو دو باربر چینی قله را صعود کرد تا همانند اورست نخستین زن فاتح شیشاپانگما هم باشد. یک ماه پس از ژاپنیها راینولد مسنر و فریدل موچلخنر با کمی تغییر در مسیر عادی به قله رسیدند. این پنجمین 8000 متری مسنر بود. تیم آنها قصد داشت از مسیر جدید در جبهه شمالی صعود کند اما فرا رسیدن مونسن موجب شد تا آن دو به سرعت راهی مسیر عادی شده و پس از یک بیتوته در 6800 متر به قله برسند.

در 1982 راجر باکستر، الکس مکینتایر و داگ اسکات با دو شب بیتوته بر روی مسیر جدید جنوب غربی به سبک آلپی قله را صعود کنند.

سال 1983 شیشاپانگما نخستین قربانی خود را گرفت. فریتز لوشینگر اولین فاتح لوتسه در 1954 که کسی که در 59 سالگی دائولاگیری را هم صعود کرده بود، در سن 62 سالگی بر اثر خیز ریوی در شیشاپانگما کشته شد.

تا 1987 صعودهای متعدد دیگری هم از مسیر عادی صورت گرفت، تا اینکه در 18 سپتامبر جرزی کاکوسکا و آرتور هاجرز با صعود مسیر جدید تیغه غربی قله را فتح نمودند. کاکوسکا قسمتی از مسیر بازگشت را با اسکی طی نمود. با این صعود وی توانست بر همه قلل 8000 متری فائق آید و دومین شخصی باشد که پس از مسنر به این مهم دست میابد.

چند روز پس از صعود تیم لهستانی آلن هینکس انگلیسی(سیزدهمین فاتح 8000 متریها در سال2005) به همراه استیو آنتیچ از راهی نو در جبهه شمال غربی به قله رسیدند.

در 1989 تیمی یوگسلاو توانست دو مسیر جدید در جبهه غربی گشایش کند. در فصل پس از مونسن همین سال ارهارد لورتان، ویتک کورتیکا و ژان تیروله توانستند مسیری نو در جبهه جنوبی بازکنند. البته این مسیر در بهار همین سال توسط یوگسلاوها تلاش ناموفی را شاهد بود اما کوهنوردان سوئیسی و لهستانی سرانجام از آن با موفقیت به قله رسیدند. البته آنها تنها تا قله مرکزی بالا رفتند. به همین دلیل لورتان برای ثبت قله اصلی شیشاپانگما در میان صعودهایش چند سال بعد مجددا به این کوه بازگشت.

در 1993 کریستوف ویلیچکی از مسیری نو در سمت راست مسیر 82 انگلیسیها با عبور از یخچالی پر شیب به قله رسید. ویلیچکی همچنین کوهنوردانی را که تا لبه فلات چوآیو بالا می آیند و تنها تا قله مرکزی صعود می کنند را به باد انتقاد گرفت. زیرا قله مرکزی چند متر از قله اصلی کوتاهتر بود و البته تا قله اصلی بیش از 2 ساعت راه ناهموار باقی بود.

در همین سال ژان کریستوف لافائل بشکل انفرادی قله مرکزی شیشاپانگما را صعود کرد اما بدلیل طوفان نتوانست به قله اصلی برسد. او دو روز بعد مسیری نو را در سمت راست جبهه شمالی صعود کرد و با رفتن به روی تیغه شرقی به قله رسید ولی بازهم کمبود زمان مانع شد تا مسیرش را به قله اصلی ادامه دهد. او برای این تلاش جایزه معتبر کریستال طلایی را از فدراسیون کوهنوردی فرانسه دریافت نمود.

در سال 95 ارهارد لورتان برای صعود قله اصلی به شیشاپانگما بازگشت و توانست به شکل انفرادی دو روزه از کمپ اصلی قله اصلی را صعود نماید.

در 1999 همچنین مرگ الکس لو بهترین کوهنورد آمریکا و دیوید بریجدر بر اثر سقوط بهمن بار دیگر نام شیشاپانگما را بر سر زبانها آورد. کنراد آنکر(کسی که موفق شد پس از 75 سال جسد مالوری را در اورست بیابد) دیگر عضو این گروه بود که از این حادثه جان سالم به در برد.

در پائیز 2004 لافائل مجددا به شیشاپانگما بازگشت و توانست قله اصلی این کوه را از مسیر دشوار اسکاتلندیها (مکینتایر، باکستر و جونز) در جبهه جنوبی در تاریخ 11 دسامبرفتح نماید. وی صعود خود به شیشاپانگما را در 11 نوامبر آغاز و پس از فتح قله در 15 دسامبر به پایان رساند. این نخستین صعود زمستانی شیشاپانگما از نظر نپالیها به شمار می رفت. البته در روز 14 ژانویه سیمون مورو و پیوتر موراوسکی کوهنوردان ایتالیایی توانستند شیشاپانگما را فتح نمایند. در اینکه آیا صعود لافائل زمستانی محسوب می گردد در میان اروپائیها اختلاف نظروجود دارد اما نپالیها ماههای دسامبر، ژانویه و فوریه را ماههای فصل زمستان می دانند. آنها برخلاف اروپائیها صعود لافائل را اولین صعود زمستانی شیشاپانگما به حساب می آورند و باز هم کریستال طلایی به لافائل اهدا شد. در صعود به شیشاپانگما، لافائل 90 درصد مسیر را به شیوه کاملا آلپی طی کرد و تنها از 300 متر طناب ثابت استفاده نمود که 200 متر آن در ارتفاع 7000 تا 7200 کار گذاشته شد و 100 متر هم بر روی شکافهای ژرف یخچال جنوبی شیشاپانگما نصب گردید. مسیر صعود به جبهه جنوبی 2200 متر طول داشته و درجه سختی آن VII ثبت گردیده با شیب یخ 80 درجه و شیب ترکیبی مسیر(سنگ و یخ) 55 درجه بود. وی همچنین در میان 6 کاندیدای کسب جایزه کلنگ طلایی Pioletd’or برای صعود به شیشاپانگما قرار گرفت اما موفق به کسب آن نشد.

بدون شک امروز شیشاپانگما بعنوان یک 8000 متری محبوب کوهنوردان و گردشگران را به تبت جذب می کند. در نتیجه تیمهای تجاری زیادی نیز به این کوه روی آورده اند و احتمالا این کوه پس از اورست، چوآیو، گاشربروم II محبوبترین و پر صعودترین 8000 متری می باشد.

نکته

تیم ملی کوهنوردی ایران در بهار 1379 پس از فتح چوآیو به شیشاپانگما رفت و سه عضو این تیم در 7 خرداد موفق به فتح قله شدند.

منابع

بخشی از کتاب On top of the worldترجمه نیما یزدی پور

سایت

www.peakware.com

www.everestnews.com


هیچ نظری موجود نیست: