برودپیک Broad Peak
نام کوه برودپیک، فالکون کانگری، کی3
ارتفاع 8047 متر، 26400 فیت
موقعیت 35،48عرض شمالی
76،34طول شرقی
محل قرار گیری قراقروم، مابین پاکستان و چین
بهترین ماههای صعود جون، جولای، آگوست
اولین صعود 1957
نزدیکترین فرودگاه بین المللی راولپندی پاکستان
برودپیک دوازدهمین کوه مرتفع دنیا بخشی از توده عظیم گاشربرومها بوده و در 8 کیلومتری از کوه کی2، در طول یخچال بالترو و بالای کنکوردیها در مرز چین و پاکستان قرار دارد. در نخستین مساحی ها توجه زیادی به این کوه نشد، شاید علت آن پنهان بودن از دید کاوشگران بوده. مسیر کمپ اصلی برودپیک از طریق اسکاردو و آسکوله می باشد و در طول آن میتوان قللی نظیر ترانگوها، گاشربرومها، کی2 و چوگولیزا7654متر را مشاهده کرد.
برودپیک در بخش شرقی یخچال گادوین آستین و در فضایی مابین گردنه سلا و گردنه فالکون و گروه گاشربرومها قرار دارد.
در سال 1892 مارتین کانوی نام برودپیک (کوه پهناور) را بخاطر پهناور بودن سطح خط الراس منتهی به قله – حدود 5/1 کیلومتر- برآن نهاد(این نام قبلا به کوه چوگولیزا اطلاق می شد). نام فالکون کانگری نیز بر این کوه نهاده شده که البته معنای همان کوه پهناور را می دهد که نامی است بالتی، ولی ظاهرا با اقبال عمومی مواجه نشد و پاکستانیها نیز نظیر سایر غربی ها کوه را برودپیک می نامند.
پس از کانوی کوه توسط سایر کاوشگران و کوهنوردان همچون اکنستین و آبروزی و بعدها توسط تمامی کسانیکه برای صعود قلل مرتفع منطقه وارد قراقروم می شدند نیز مشاهده شد.
کوه برودپیک از سه قله شمالی 7600 متر، مرکزی 8005 متر و قله اصلی 8047 مترتشکیل شده.
تا سال 1954 هیچ تلاشی بر روی برودپیک صورت نگرفت. در این سال تیمی متشکل از کوهنوردان اطریشی، آلمانی به رهبری دکتر هرلیخ کوفر جهت صعود کی2 وارد پاکستان شد، اما آنها فهمیدند تیمی ایتالیایی پیش از ایشان اجازه صعود به کی2 را دریافت نموده. هرلیخ کوفر پذیرفت برای شناسایی گاشربروم I و همینطور یخچال سیاچن به آن مناطق برود. او همچنین پذیرفت تا اجازه صعود خود را به سال 1955 موکول نماید. همچنین پیشنهاد کرد در پائیز هم نظری به منطقه بیاندازد.
در اواخر سپتامبر هرلیخ کوفر به آسکوله رسید او اجازه تلاش بر روی برودپیک را هم دریافت کرده بود. زمانیکه آنها وارد منطقه شدند عبور باربران بر روی یخچال سیاچن را همراه با ریسک دیدند، اما هرلیخ کوفر راه دسترسی به کوه از طریق کونکوردیها را بسیار مناسب دید. هرلیخ کوفر گرده غربی که میان قله اصلی و میانی در می آمد را قابل صعود تشخیص داد. این مسیر توسط دیرن فورث پیشنهاد شده بود که در صعود سال 1934 به گاشربروم I آنرا دیده بود. شیب تند مسیر حمل بار را برای باربران بالتی دشوار می نمود. بنابراین آنها به سمت شرق آمده یال جنوب شرقی را انتخاب کردند. این مسیر شامل 300 متر دهلیز بود که دیرن فورث آنرا خطرناک و بهمنی تشخیص داده بود. کوهنوردان نام دهلیز را لوله توپ نهاده بودند. تیم تا 6900 متر بالا رفت اما سقوط بهمن در دهلیز موجب جراحت سه نفر از اعضا شد. در اوایل زمستان و پیش از شروع بارشها تیم منطقه را ترک نمود.
در 1957 هرمان بول که اینک قهرمان نانگاپاربات شناخته می شد، تصمیم گرفت با تیمی کوچک، صعود سبکباری را بر روی برودپیک انجام دهد. همانند نانگاپاربات او تصمیم داشت باز هم کپسول اکسیژن همراه نبرد. زمانیکه او تصمیم به انتخاب اعضا گرفت از مارکوس شاموک هم برای همراهی دعوت نمود. شاموک دوست داشت تا هم طناب خود فریتز وینتراستیلر نیز در برنامه باشد. آنها تصمیم گرفتند دو کرده بشوند پس بول از کورت دیمبرگر جوان که به تازگی دیواره Giant Meringue را صعود کرده بود دعوت نمود تا وی را در صعود همراهی نماید. شاموک هزینه برنامه را از طریق آلپاین کلاپ اطریش که خود عضو آنجا بود تامین کرد، اما شرط آنها سرپرستی خود شاموک بود. بول موافقت کرد و قرار شد خودش مسئول فنی صعود باشد.
بول تصمیم داشت از کمپ اصلی به بالا، خودشان بارها را حمل نمایند تا ضمن هم هوایی، صعود کاملا توسط خود تیم صورت گیرد. تیم در ماه می به کونکوردیها رسید. آنها در 13 می کار خود را از غرب گرده مورد اشاره دیرن فورث آغاز کردند. تا 21 می دو کمپ در 5800 و 6400 متر برپا کردند. آنها می توانستند مقداری از طنابهای تیم سال قبل هرلیخ کوفر را دیده و از آنها کمک گیرند و البته مقداری طناب را هم در مسیر کمپ سوم قرار دادند. پس از 5 روز هوای خراب توانستند کمپ سوم خود را زیر گردنه بین قله اصلی و قله مرکزی در 6950 متری برپا نمایند. آنها قصد داشتند روز بعد (29 می) کمپ 4 را بر روی گردنه برپا کنند، اما برف سنگین موجب شد تا تنها بتوانند به 7800 متر برسند. آنها می دانستند قله در بالای خط الراس قرار دارد پس بدون برپایی کمپ 4 مسیر خود را به سمت بالا ادامه دادند. ساعت 6 بعد از ظهر دیمبرگر و وینتراستیلر در جلو و بول به همراه شاموک در پیشان به نک قله رسیدند ولی تازه متوجه شدند آنجا قله اصلی نیست و قله اصلی بعد از یک گردنه طولانی و حدود 15 تا 20 متر بلندتر از قله ای است که آنها فتح کرده بودند. آنها برای ادامه راه زمان نداشتند پس مجبور به بازگشت و رفتن به کمپ سوم شدند.
تیم یک هفته بعد تلاش دیگری را برای دستیابی به قله اصلی آغاز کرد و در روز 8 جون به کمپ سوم رسید. آنها نیمه های شب به سمت قله حرکت کردند و در روشنایی روز به گردنه مابین دو قله رسیدند، هوا بدون باد ولی بسیار سرد بود. شوماخ و وینتر زودتر به گردنه رسیده بودند و زمانیکه بول و دیمبرگر به گردنه رسیدند آن دو آنجا را ترک نمودند. آنها از دومسیر متفاوت صعود کردند و مسیر صعود بول و دیمبرگر در سایه و بسیار سرد بود و بول از ناحیه انگشتان پا که در نانگاپاربات دچار سرمازدگی شده بود بخصوص محل دو انگشت قطع شده خود بسیار رنج می برد. در ساعت 30/2 دقیقه بول و دیمبرگر به ابتدای تیغه پایانی مسیر رسیدند. بول از درد پا همانجا متوقف شد و دیمبرگر به تنهایی مسیر را ادامه داد. شوماک و وینتراستیلر ساعت 05/5 به قله رسیدند و زمانیکه دیمبرگر به قله رسید آن دو خود را برای فرود آماده می کردند. قله به حالت سه گوش بود و بلندترین نقطه آن نقابی بلند و عظیم بود که دیمبرگر و وینتراستیلر از رفتن بر روی آن اجتناب کرده بودند.
زمانیکه شاموک و وینتراستیلر به پائین باز می گشتند بول را دیدند که به آرامی بالا می رود. آنها به او متذکر شدند که تا قله ساعتی راه دارد، اما او به آرامی ادامه داد و پائینتر از قله به دیمبرگر که به استقبالش آمده بود پیوست، آن دو ساعت 7 بعد از ظهر بر روی قله بودند و پیش از غروب خورشید به پائین بازگشتند. در نهایت در تاریکی به کمپ سوم رسیدند.
با این صعود هرمان بول پس از شرپا گیالزن نوربو(نخستین صعود ماناسلو به همراه ژاپنیها و صعود به ماکالو چند روز پس از اولین صعود قله) دومین کسی بود که به دو قله 8000 متری صعود می کرد. البته بعدها دیمبرگر نیز با صعود دائولاگیری به آن دو پیوست.
این نخستین صعود آلپی یک کوه مرتفع به شمار می رفت. آنها به سلامت به کمپ اصلی بازگشتند اما تیمشان کامل به اطریش بازنگشت.
در 19 جون دو نفر از اعضای همین تیم یعنی مارکوس شاموک و وینتراستیلر توانستند نخستین صعود اسکیل بروم 7360 متر Skil Brum را به سبک آلپی و در مدت زمان 53 ساعت انجام دهند.
در روز 27 جون هرمان بول بر اثر سقوط از یک کلاهک سنگی در چوگولیزا، در پیش دیدگان کورت دیمبرگر کشته شد. جسد بول در داخل شکافهای چوگولیزا محو گردید و هرگز پیدا نشد. او نه تنها بهترین کوهنورد اطریش در آن زمان بلکه یکی از برترین کوهنوردان عصر خود بود و با صعودهای بزرگش برای همیشه نام خود را جاویدان ساخت. صعودهای بعد در 1975 تیمی از لهستان قله مرکزی برودپیک را صعود نمود. مسیر صعود قله همان مسیر سال 1957 یعنی از طریق گردنه مابین دو قله بود. آنها تا ابتدای صخره های منتهی به قله پیش رفتند ولی خستگی منجر به ماندن سه نفر و صعود تنها دو نفر از آنها یعنی کازیمیر کلادزیک و جانوس کولیس به قله اصلی شد. در بازگشت تیم آنها در تاریکی مطلق دچار حادثه گردید و یکی از نفرات (بودان نواکزیک) بدلیل کنده شدن کارگاه سقوط کرد و کشته شد. سایرین برای مقابله با تاریکی، سرما و بوران مجبور به بیتوته در دل برف شدند. صبح روز بعد آنها به دنبال طنابهای ثابت به پائینحرکت کردند و البته بدلیل هوای خراب در اطراف سرگردان شدند و شبی دیگر رانیز مجبور به بیتوته شدند. در واقع آنها برای دوری از باد شدید به سمت یال شمال شرقی رفته بودند، به همین دلیل نمی توانستند کمپشان را بیابند. روز بعد آندری سیکورسکی نیز بر اثر سقوط محو شد و لحظاتی بعد مارک کسیچکی و کولیس هم سقوط کردند، که تنها کولیس موفق به نجات خود شد، او و گلازک به زحمت کمپی را برقرار نمودند در حالیکه هر دو به شدت سرمازده بودند. در نهایت آن دو به پائین بازگشتند. در لهستان کولیس تمام انگشتان خود را از دست داد. در 1976 تیمی کوچک از کوهنوردان فرانسوی به سرپرستی یانیک سیگنور در تلاش برای صعود از مسیر عادی شکست خورد. در سال 1977 یعنی 20 سال پس از نخستین صعود، تیمی پر تعداد از کوهنوردان ژاپنی توانست بار دیگر از مسیر نرمال قله را صعود نماید. در روز 8 آگوست کازایوشی نورو، تاکاشی اوزاکی و یوشی یوجی شوجی توانستند قله را فتح نمایند. در 1978 فرانسویها باز هم به برودپیک آمدند. اینبار یانیک سیگنور به همراه جورج بتمبورگ به شکل آلپی برای فتح قله تلاش نمودند، و باز هم مسیر عادی. در روز قله زمانیکه بتمبورگ پائینتر از قله فرعی ماند، یانیک سیگنور به تنهایی قله را صعود کرد. البته بتمبور مدعی بود سیگنور تنها قله فرعی را صعود کرده. بعدها سیگنور اعتراف کرد توانسته تا گردنه مابین دو قله بالا رود. اما تا سال 1982 برودپیک تنها از طریق مسیر نرمال صعود شده بود، تا اینکه در این سال راینولد مسنر به همراه دو کوهنورد بزرگ پاکستانی یعنی نظیر صبیر و شیر خان توانستند راهی نو در این کوه گشایش کنند. برودپیک نهمین 8000 متری مسنر و سومین 8000 متری او در یکسال (پس از کانچن چونگا و گاشربروم II) بود. آنها تنها در مدت 4 روز به سبک آلپی قله را صعود نمودند. در مسیر صعود قله تیم مسنر با دو کوهنورد لهستانی به نامهای جرزی کاکوسکا و ویتک کورتیکا برخورد نمود که ظاهرا از قله باز می گشتند. وجود دو همراه پاکستانی مسنر عاملی بود برای آنکه لهستانیها صعودشان که ظاهرا بدون مجوز بوده را مخفی نمایند. آنها که دارای مجوز صعود به کی2 بودند برای این کارشان در اسلام آباد مورد بازخواست مقامات وزارت توریست قرار گرفتند. در این سال آنا ژروینسکا و کریستین پولموسکا از لهستان نخستین زنانی بودند که بر روی برودپیک تلاش نمودند. آنها در صعودی آلپی دو کمپ را در مسیر نرمال برپا کردند و نهایتا در 30 جون آنا در گردنه مابین دو قله متوقف شد و کریستین به تنهایی قله را فتح نمود. در 18 جولای 1984 درست 27 سال و 39 روز بعد از نخستین صعود برودپیک، کورت دیمبرگر موفق شد مجددا بر فراز قله بایستد، اما اینبار بجای هرمان بول، بریتون جولی تولیس وی را همراهی می کرد. البته یک روز پیش از صعود دیمبرگر به قله کاکوسکای لهستانی به همراه کورتیکا برای دومین بار برودپیک را صعود کرده بودند. آن دو در صعودی بزرگ تنها در مدت 4 روز توانستند از طریق قله شمالی برودپیک به ارتفاع 7600 متر به قله مرکزی رسیده و سپس و از مسیر 1975 خودشان با رسیدن به گردنه مابین دو قله، مجددا برودپیک را صعود نمایند. اما در این سال کریستوف ویلیچکی لهستانی توانست در یک صعود سریع قله را فتح نماید. او کمپ اصلی را در ساعت 1 نیمه شب 14 جولای ترک نمود و ساعت 4 بامداد به کمپ 1 رسید. در ساعت 8 صبح کمپ 2 و در 2 بعد از ظهر قله میانی را صعود کرد. او در ساعت 4 بعد از ظهر و تنها 1 ساعت پس از هم تیمی هایش که همان روز از کمپ آخر به سمت قله رفته بودند به قله رسید. در واقع او 3150 متر اختلاف ارتفاع از کمپ اصلی را تنها در مدت زمان 13 ساعت صعود نمود. او در بازگشت ساعت 30/10 به کمپ اصلی بازگشت. این صعود نخستین فتح 1 روزه یک 8000 متری به شمار می رفت. کاری که بعدها یعنی در 1986 بوسیله بنیو شامو و یکسال بعد توسط نوربرت جاز بر روی برودپیک تکرار شد. در مارس 1988 زمانیکه لهستانیها در صعود زمستانه به کی2 شکست خوردند، دو تن از اعضای تیم آنها یعنی ماسیج بربکا و الساندر لوه به برودپیک آمدند. در 3 مارچ آنها کمپ اصلی را ترک نموده و به شیوه آلپی صعود کردند. حجم برف بسیار زیاد بود، آنها کمپ خود را در 7700 متری برپا نمودند. روز بعد بربکا به تنهایی به سمت قله صعود کرد و توانست ساعت 6 بعد از ظهر در هوایی خراب به جایی برسد که گمان می کرد قله باشد، با تاریک شدن هوا در 7900 متری متوقف شد و روز بعد به لوه رسید در حالیکه هر دو سرمازده بودند. اما آن دو سالم به کمپ اصلی بازگشتند. بعدها بربکا با دیدن عکسهای برودپیک به اشتباه خود پی برد و متوجه شد او تنها تا قله پیشین بالا رفته. تا سال 1992 تمامی صعودهای برودپیک از سمت پاکستان صورت می گرفت تا اینکه در این سال تیمی اسپانیایی توانست از جبهه چین قله را فتح نماید. این تیم را یک ایتالیایی و یک اطریشی(کورت دیمبرگر، وی در 60 سالگی بعنوان فیلمبردار تیم را همراهی می کرد) همراهی می کردند. آنها از مسیر قله مرکزی که یخی با شیب 70 درجه بود و نزدیک قله شیب آن به 65 درجه کاهش میافت به قله رسیدند. سه اسپانیایی و یک ایتالیایی تیم قله را تشکیل می دادند. تیم قله از کمپ سوم در 7350 متر به سمت قله رفتند و در روزی طولانی به زیرقله رسیدند. آنها شب را با لوازمی کم بیتوته نمودند و روز بعد هنگام طلوع خورشید قله را صعود کرده، سالم به پائین بازگشتند. در 1994 کارلوس کارسولیو با صعود مسیری جدید در برودپیک بعنوان چهارمین فاتح تمام 8000 متریها انتخاب شد. مسیر او در سمت راست مسیر اصلی قرار داشت. او سومین شب مانی خود را در زیر قله پیشین انجام داد. او بدلیل خرابی هوا به پائین بازگشت و پس از بهبود شرایط اینبار از مسیر نرمال صعود نمود. کارسولیو که تا زیر قله پیشین از مسیر جدید صعود کرده بود، اینبار از مسیر نرمال قله اصلی را فتح کرد. در این سال همچنین کمرلندر با صعود برودپیک به نهمین 8000 متری خود رسید. وی حد فاصل دو قله میانی و اصلی را با اسکی طی نمود، ضمن آنکه گوران گورپ سوئدی توانست در مدت زمان 18 ساعت و 15 دقیقه از کمپ اصلی قله را صعود نماید. در 1997 برادران اینوراتوگی (آلبرتو و فیلیپ) و پس از آنها دو کوهنورد دیگر از تیم باسک اسپانیا یعنی ریک آلن و کوهنورد استرالیایی اندرو لاک از مسیر جنوب، جنوب غربی به قله رسیدند. در1995 همچنین مسیر دیگری توسط کوهنوردان قزاق از جمله دنیس یوروبکو بر روی برودپیک گشایش یافت که تنها صعود قله اصلی در این سال بود. این یازدهمین 8000 متری یوربکو کوهنورد بزرگ قزاق نیز به شمار می رفت. بهر حال برودپیک را می توان از جمله 8000 متریهای پر صعود و کم تلفات به حساب آورد، این در حالی است که صعود کنندگان بسیاری نیز تنها تا قله میانی آن بالا رفته اند و اگر بعد مسافت کوه از کمپ آخر زیاد نبود بی شک صعودهای کوه چند برابر حال بود. نکته: در تابستان 1384 آقای مهدی اعتمادی فر از کشورمان توانست قله برودپیک را فتح نماید. منابع: http://www.broadpeak.info/en/participants_hermann_buhl.php http://www.8000metres.com/mountains/broad-peak http://www.everestnews.com/broadpeak.htm http://en.wikipedia.org/wiki/Broad_Peak http://www.peakware.com/peaks.html?pk=389 و کتاب On top of the world
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر