هیلاری و افسانه یتی
پزشک اوکلندی دکتر مایک گیل در سال 1960 مدت نه ماه را به همراه سر ادموند هیلاری نخستین فاتح اورست سپری کرد. با گذشت بیش از 40 سال از آن روزها دکتر گیل اقدام به بیان خاطرات خود از آن سفر نموده
دکتر گیل می گوید: هفت سال پس از نخستین صعود اورست در جایی خواندم که سر ادموند در حال گردآوری گروهی برای رفتن به منطقه هیمالیا می باشد وآنها از داوطلبان برای این سفر ثبت نام می نمایند. هدف این هیئت بررسی شرایط هم هوایی انسانها در ارتفاع و تاثیرات مدت زمان اقامت در هم هوایی ایشان بود
سر ادموند و پشتیبان مالی آمریکایی این تیم سرگرم گردآوری هزینه این سفر بودند. پشتیبان مالی تیم یک انتشارات آمریکایی بود. با این حال آنها معتقد بودند هدفی که این تیم دنبال می کند درآمد زیادی را نصیب آنها نخواهد نمود و ایشان برای جلب نظر عموم می باید اهداف دیگری را نیز در برنامه خود بگنجانند. در نهایت انتشارات مذکور با عنوان نمودن موضوع یتی آنرا بحث جالبی برای عموم عنوان نموده و خواست تا این هیئت آنرا جزو اهداف خود قرار دهد
دکتر گیل می گوید: گرچه سر ادموند به افسانه بودن یتی اعتقاد داشت با این حال این امر می توانست تیم را در راه کسب هزینه های سفر یاری رساند. ضمنا آنها عنوان نموده بودند حاضرند برای زنده یا مرده این موجود چندین برابر هزینه سفر پول بپردازند
سر ادموند مطمئن بود در آنجا می تواند پوست روباه, پاندا و خرسهای تبتی را بیابد, اما یافتن ردپایی از یک افسانه امری بود بعید! در نهایت سفر آغاز شد و در طی اجرای هدف اصلی برنامه سر ادموند ترغیب شد تا برای دیدن چیزی که آنرا جمجمه و پوست یتی می دانستند به یکی از دهکده های کوهپایه هیمالیا سفر نماید
دکتر گیل می گوید: ما بخشی از پوست را با خود به شیکاگو آوردیم و کارشناسان هیجان زده اقدام به ارزیابی و بررسی آن نمودند, اما نتایج شگفت آور بود. آنها پس از بررسیهای لازم عنوان کردند, این اجزاء متعلق به بزهای تبتی می باشد
دکتر گیل معتقد است چیزی که سر ادموند را با سایر کوه نوردان و کاشفان متمایز می کرد, نگاه حرفه ای به مقوله زندگی در کوهستان بود. او فردی درست کردار بود که به کوهها تنها به عنوان مکانهایی برای صعود نگاه نمی کرد. در مجموع در میان فاتحان راستین کوهها, سر ادموند در مرکز ایشان قرار داشت
منبع
http://www.nzherald.co.nz
پزشک اوکلندی دکتر مایک گیل در سال 1960 مدت نه ماه را به همراه سر ادموند هیلاری نخستین فاتح اورست سپری کرد. با گذشت بیش از 40 سال از آن روزها دکتر گیل اقدام به بیان خاطرات خود از آن سفر نموده
دکتر گیل می گوید: هفت سال پس از نخستین صعود اورست در جایی خواندم که سر ادموند در حال گردآوری گروهی برای رفتن به منطقه هیمالیا می باشد وآنها از داوطلبان برای این سفر ثبت نام می نمایند. هدف این هیئت بررسی شرایط هم هوایی انسانها در ارتفاع و تاثیرات مدت زمان اقامت در هم هوایی ایشان بود
سر ادموند و پشتیبان مالی آمریکایی این تیم سرگرم گردآوری هزینه این سفر بودند. پشتیبان مالی تیم یک انتشارات آمریکایی بود. با این حال آنها معتقد بودند هدفی که این تیم دنبال می کند درآمد زیادی را نصیب آنها نخواهد نمود و ایشان برای جلب نظر عموم می باید اهداف دیگری را نیز در برنامه خود بگنجانند. در نهایت انتشارات مذکور با عنوان نمودن موضوع یتی آنرا بحث جالبی برای عموم عنوان نموده و خواست تا این هیئت آنرا جزو اهداف خود قرار دهد
دکتر گیل می گوید: گرچه سر ادموند به افسانه بودن یتی اعتقاد داشت با این حال این امر می توانست تیم را در راه کسب هزینه های سفر یاری رساند. ضمنا آنها عنوان نموده بودند حاضرند برای زنده یا مرده این موجود چندین برابر هزینه سفر پول بپردازند
سر ادموند مطمئن بود در آنجا می تواند پوست روباه, پاندا و خرسهای تبتی را بیابد, اما یافتن ردپایی از یک افسانه امری بود بعید! در نهایت سفر آغاز شد و در طی اجرای هدف اصلی برنامه سر ادموند ترغیب شد تا برای دیدن چیزی که آنرا جمجمه و پوست یتی می دانستند به یکی از دهکده های کوهپایه هیمالیا سفر نماید
دکتر گیل می گوید: ما بخشی از پوست را با خود به شیکاگو آوردیم و کارشناسان هیجان زده اقدام به ارزیابی و بررسی آن نمودند, اما نتایج شگفت آور بود. آنها پس از بررسیهای لازم عنوان کردند, این اجزاء متعلق به بزهای تبتی می باشد
دکتر گیل معتقد است چیزی که سر ادموند را با سایر کوه نوردان و کاشفان متمایز می کرد, نگاه حرفه ای به مقوله زندگی در کوهستان بود. او فردی درست کردار بود که به کوهها تنها به عنوان مکانهایی برای صعود نگاه نمی کرد. در مجموع در میان فاتحان راستین کوهها, سر ادموند در مرکز ایشان قرار داشت
منبع
http://www.nzherald.co.nz
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر