۴ آذر ۱۳۸۷
گردشگري مخرب
گردشگري مخرب
بي شك ايران را مي توان جزو آن دسته از كشورهايي دانست كه براي بدست آوردن يك منفعت براحتي در آن منابع طبيعي قرباني مي گردد.
تجربه تلخ درياچه اروميه كه امروز از نصب ميان گذر و پل فلزي آن به افتخار ياد مي شود! و البته سهم عظيمي در تخريب دومين درياچه آب شور جهان دارد گواهي است بر اين ادعا كه، در كشور ما براي رسيدن به منافعي اندك به راحتي مي توان همه چيز را قرباني نمود.
اما با گسترش صنعت گردشگري و توجهات به اين صنعت درآمدساز، متاسفانه شاهد نوعي ديگر از تخريب منابع طبيعي هستيم. با ورود آژانسها و شركتهاي توريستي به مناطق بكر، سيل بي رويه تورهاي گردشگري را مي توان به عنوان معظلي تازه براي منابع طبيعي شاهد بود. توجه مطلق به افزايش درآمد از راه تورگرداني اين روزها كوهها، كويرها، بيابانها، غارها، درياچه ها و رودها و .... را به زباله داني تبديل نموده.
متاسفانه سازمانهاي متولي همچون ميراث فرهنگي و گردشگري نيز جز حمايت مطلق و بي چون و چرا از اين تورگردانيها اقداماتي جهت رونق گردشگري پايدار صورت نمي دهند.
جالب است بدانيم در اغلب كشورهاي داراي منابع طبيعي خاص به منظور كاهش صدمات و خسارات اقدام به ظرفيت سازي در ميزان بازديد كنندگان مي نمايند. در اين امر از راهنمايان محلي گرفته تا متوليان منطقه اي و كشوري يكسو شده، گردشگري پايدار را تبليغ مي نمايند، زيرا واقفند تخريب منابع طبيعيشان مي تواند به سرعت موجب توقف ورود گردشگر به آن نقطه گرديده و درآمدشان را كاملا متوقف سازد. نمونه بارز اين امر را مي توان در مالزي به عنوان يك الگوي جوان در گردشگري شاهد بود. ايشان حتي براي صعود به قلل مهم كشورشان ضمن دادن مجوز، زمان صعود و كوهپيمايي را هم مشخص مي نمايند تا شاهد ورود بي رويه كوه نوردان به دامنه ها نباشند. در اين راه نصب تابلوهاي راهنما و تردد تنها در مسيرهاي تعيين شده، استفاده از راهنما به منظور اجتناب از ايجاد مسيرهاي نو، بهره گيري از اقامتگاههاي بوم آورد (ساخته شده با مصالح خاص همان منطقه)، جلوگيري از چراي دام، جلوگيري از شكار حيوانات، جلوگيري از نصب تابلوهاي تبليغي صعودها و ..... از موثرترين تمهيداتي است كه به منظور حفظ و حراست از مناطق و منابع موجود صورت مي گيرد.
برگزاري دوره هاي راهنمايان، مختص حرفه و نوع فعاليت، از عواملي است كه موجب خواهد شد ايشان به عنوان پليس منطقه نيز عمل نمايند و ضمن هدايت گردشگران به مناطق، از تخريب منابع طبيعي توسط گردشگران جلوگيري نمايند.
امروزه در كشور ما دوره هاي زيادي به منظور تربيت راهنما و مربيان اختصاصي در ورزشهاي طبيعي صورت مي گيرد، اما آن چيزي كه جايش در ميان آموزشهاي اختصاصي بسيار خالي است حفظ و حراست از محيطهاي طبيعي مي باشد به شكلي كه راهنمايان طبيعت گردي و مربيان آموزش ديده در محيطهاي طبيعي خود نيز به خيل عظيم تخريب كنندگان طبيعت ملحق شده اند.
اين امر لزوم آموزش هاي مدون در ميان راهنمايان و مربيان را يادآور مي شود، شايد با آموزش و دادن اختيار به ايشان بتوان گردشگري پايدار را گسترش داد و بمرور از تخريب هاي گسترده اي كه شاهد آن هستيم جلوگيري نمود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر